دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321Study of food security based on the concept of virtual water trade and ecological water foot print (Case study: Khorasan Razavi Province)بررسی تامین امنیت غذایی بر اساس مفاهیم مبادله آب مجازی و رد پای بوم شناختی آب (مطالعه موردی استان خراسان رضوی)2587110.22067/jag.v1i1.2649FAاعظم عربی یزدیhامین علیزادهh0000-0000-0000-0000سعید نی ریزیhJournal Article20100420Khorasan Razavi province with the total precipitations of less than 225 mm/year and total area of irrigated area of 1087466 hectare is considered as one of the most important agricultural region in Iran. This province has also important role in local and national economy. Lack of Perennial River and little amount of surface water has caused 1.06 billion cubic meter of over withdrawn from ground water resources. For this reason 35 ground water basins out of 39 have been banned for more exploitation. 12 basins are also in a very critical condition. Since virtual water trade has been accepted as a tool for combating water scarcity, this research project was conducted to study the import-export of virtual water as well as its balance, and ecological water foot print in this province. Khorasan Razavi, has imported 771.7 mcm and exported 434 mcm of virtual water through international agricultural crops trade. Net virtual water of Khorasan Razavi was about 338 mcm in 2006. Agricultural water footprint of Iran in 2006 has estimated to be about 9.6 bcm or 1740 m3/yr/cap. The results show that water resources situation in this province is not in a good condition and in a near future providing food security will be faced with problems if not any solution be implementedاستان خراسان رضوی با متوسط بارندگی سالانه 225 میلیمتر و بیش از 1087466 هکتار سطح زیر کشت انواع محصولات زراعی و باغی جایگاه تعیین کننده ای در اقتصاد استانی و ملی دارد. فقدان جریانهای سطحی دائمی در حوضههای آبریز دشتهای این استان موجب شده که سالانه بالغ بر 06/1 میلیارد متر مکعب اضافه برداشت از سفره های آب زیرزمینی استان صورت گیرد بطوریکه از تعداد 39 دشت استان بالغ بر 35 دشت ممنوعه و 12 دشت بحرانی است. از آنجائی که در سالهای اخیر تجارت آب مجازی به عنوان راهکاری جدید جهت مقابله با بحران آب و کم آبی مورد توجه مجامع علمی جهان قرار گرفته است، در مطالعه حاضر صادرات و واردات آب مجازی، تراز تجاری آب مجازی و ردپای اکولوژیک آب در این استان مورد مطالعه و به دنبال آن بررسی امکان تامین امنیت غذایی با توجه به مفاهیم آب مجازی و آب مصرفی پایه صورت گرفته است. حجم کل آب مجازی که از طریق واردات و صادرات محصولات عمده کشاورزی در سال 85 به استان وارد و خارج شده است، به ترتیب بالغ بر 7/771 و 434 میلیون متر مکعب می باشد که خالص واردات آب مجازی به استان در سال 85 قریب 338 میلیون مترمکعب است. کل حجم رد پای آب استان 6/9 میلیارد مترمکعب است که به ازاء هر نفر 1740 متر مکعب در سال برآورد گردید. نتایج حاکی از آن است که در شرایط فعلی استان خراسان رضوی از نظر بهره برداری از منابع آبی در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و در آیندهای نزدیک در تامین امنیت غذایی جمعیت رو به افزایش استان با مشکلات مواجه خواهد بود.دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321Evaluation of radiation interception and use by maize and bean intercropping canopyارزیابی جذب و کارایی مصرف نور توسط کانوپی کشت مخلوط ذرت و لوبیا2590210.22067/jag.v1i1.2650FAعلیرضا کوچکیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-4820-8906مهدی نصیری محلاتیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-0357-1733فرزاد مندنیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-0077-6605حسن فیضیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-2497-8604شهرام امیرمرادیاستادیار، گروه کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران0000-0000-0000-0000Journal Article20100420Intercropping is one of the management methods for crop production and leads to improvement of resource absorption and use by plants. Based on this purpose the present field study was conducted to evaluate radiation absorption and uses efficiency in corn and bean strip intercropping at the farm of the Faculty of Agriculture, Ferdowsi University of Mashhad, Iran during 2009. The experiment was set up in completely randomized block with three replications. The experiment constituted 6 treatments: sole crops of maize and bean, maize/bean strip intercropping of 2, 3, 4 and 5 rows of maize and bean plants. This experiment was conducted in the low input production system. Each plot was 4×7.5 m in which within each plot the experimental treatments were based on replacement design. Results indicated that leaf area index, light absorption, total dry matter and radiation use efficiency of maize and bean increased in all intercropping treatments in comparison with sole cropping. Increasing of width of strip in the intercropping treatments in comparison with strip of 2 rows, with the exception of the radiation use efficiency (14.5% and 8.3%), lead to decreased leaf area index (34.2% and 5.5%), light absorption (20.5% and 11.2%) and total dry matter (1.5% and 13.1%) in maize and bean, respectively. With increasing width of strip, all of the measured traits decreased more in the central rows than the side rows. In both side rows and the central rows intercropping complementary effects was more on maize than bean in the measured traits. Average of maize and bean radiation use efficiency was from 1.65 & 0.98 in the sole cropping to 1.94 & 1.15 gMJ-1 in the strip of 2 rows, respectively.سیستمهای کشت مخلوط یکی از روشهای مدیریت صحیح تولید محصولات زراعی است که منجر به بهبود جذب و کارایی مصرف منابع توسط گیاهان می شود. با همین هدف به منظور ارزیابی اثرات کشت مخلوط نواری بر میزان جذب و کارایی مصرف نور ذرت و لوبیا آزمایشی در سال 1388 در مزرعة تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در غالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار و 6 تیمار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل کشت خالص ذرت، کشت خالص لوبیا، عرض نوار 2، 3، 4 و 5 ردیف کاشت ذرت و لوبیا بود. آزمایش در یک سیستم کم نهاده اجرا شد و از مصرف هر گونه مواد شیمیایی (کودهای شیمیایی و آفت کشها) خود داری شد. هرکرت آزمایشی به ابعاد 4 متر طول در 5/7 متر عرض بود که تیمارهای مورد آزمایش، به صورت جایگزینی در آنها اعمال شد. نتایج آزمایش نشان داد که شاخص سطح برگ، میزان جذب نور، تجمع مادة خشک و کارایی مصرف نور ذرت و لوبیا در تمام تیمارهای کشت مخلوط نسبت به تک کشتی افزایش پیدا کرد. افزایش عرض نوار در تیمارهای کشت مخلوط نسبت به تیمار عرض نوار 2 ردیفی، به استثنای کارایی مصرف نور (3/8 و 5/14 درصد) منجر به کاهش شاخص سطح برگ (2/34 و 5/5 درصد)، میزان جذب نور (5/20 و 2/11 درصد) و تجمع مادة خشک (1/13 و 5/1 درصد) به ترتیب در ذرت و لوبیا شد. با افزایش عرض نوار مقادیر صفات نام برده در ردیفهای مرکزی نسبت به ردیفهای حاشیه ای کاهش بیشتری یافت. اثرات تسهیل و تکمیل کنندگی کشت مخلوط بر صفات مورد بررسی هم در ردیفهای حاشیه ای و هم در ردیفهای مرکزی برای ذرت بیشتر از لوبیا بود. میانگین کارایی مصرف نور ذرت و لوبیا در طول فصل رشد به ترتیب از 65/1 و 98/0 در تیمار کشت خالص تا 94/1 و 15/1 گرم بر مگاژول تشعشع فعال فتوسنتزی در تیمار عرض نوار 2 ردیفی، متغیر بود.دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321The effects of co-inoculation of Azospirillum and Pseudomonas rhizobacteria on nutrient uptake of maize (Zea mays L.)نقش تلقیح مضاعف باکتریهای آزوسپریلوم و سودوموناس در بهبودجذب عناصر غذایی در ذرت2590610.22067/jag.v1i1.2651FAسمیه نظارتمرکز تحقیقات کشاورزی شاهرود، ایراناحمد غلامیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایرانJournal Article20100420Plant growth promoting rhizobacteria (PGPR) has been identified as an alternative to chemical fertilizer to increase soil fertility and crop production in sustainable agriculture. The objective of this study was to investigate the effects of single and co-inoculation of Azospirillum and Pseudomonas strains on plant growth and nutrient uptake of maize as a factorial experiment. Treatments included control, Azospirillum lipoferum DSM 1691, A.brasilense DSM 1690, Pseudomonas putida strain R-168, P.fluorescens strain R-93, P.fluorescens DSM 50090 and P.putida DSM291. Bacterial treatment significantly increased shoot, ear and seed dry weight, 100 seed weight and number of seeds per ear. Plants nutrient uptake of N, P, K, Fe and Cu were also significantly influenced by application of PGPR(s). Also, the experimental results show that inoculation consortia apparently work better when different bacteria were combined with each other.باکتریهای محرک رشد گیاه به عنوان مکمل و جایگزین کودهای شیمیایی شناخته میشوند که میتوانند سبب افزایش حاصلخیزی خاک و تولید محصول شوند. این مطالعه با هدف بررسی اثرات منفرد و دو گانه سویههای باکتری آزوسپیریلوم و سودوموناس بر رشد گیاه و جذب عناصر غذایی ذرت به صورت آزمایش فاکتوریل و در قالب بلوکهای کامل تصادفی اجرا گردید. عامل اول سویههای مختلف باکتری Azospirillum شامل سه سطح A1: شاهد (بدون تلقیح)، A2:A.lipoferumDSM1691 و A3:A.brasilenseDSM1690 و عامل دوم سویههای مختلف باکتری Pseudomonas شامل پنج سطح P1: شاهد (بدون تلقیح) ، P2:P.putida strain R-168،P3: P. fluorescens strain R-93 ،P4: P.fluorescens DSM 50090 و P5:P.putida DSM 291 بود. نتایج نشان داد تیمارهای آزمایش وزن خشک کل بوته، وزن خشک بلال، وزن خشک دانه، وزن صد دانه و تعداد دانه در هر بوته ذرت را در مقایسه با شاهد به طور معنی داری افزایش داد. میزان جذب عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، روی و مس نیز به طور معنی داری با کاربرد باکتریهای محرک رشد افزایش یافت. همچنین نتایج آزمایش نشان داد که تلقیح توأم باکتریها در مقایسه با کاربرد منفرد هر یک از آنها موثرتر بود.دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321Evaluating the effect of some Pesodomonas bacteria strains on wheat yield and its components at various levels of phosphorus fertilizationارزیابی اثر کاربرد سویههایی از باکتری سودوموناس برعملکرد و اجزای عملکرد گندم در سطوح مختلف فسفر2592110.22067/jag.v1i1.2652FAشهرام رضوان بیدختیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان، دامغان، ایرانعلیرضا دشتبانگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان، دامغان، ایرانمحمد کافیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانسارا سنجانیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20100420Application of biofertilizers, especially plant growth promoting rhizobacteria (PGPR) is one of the most important strategies for plant nutrition compared to chemical fertilizers, especially in sustainable management of agroecosystems. In order to evaluate the effect of Pesodomonas bacteria strains and chemical phosphate fertilizer on yield and yield components of wheat the Kavir cultivar an experiment was conducted in experimental farm of the Agriculture Faculty of Azad University of Damghan. The treatments were arranged as split plots and were evaluated in a complete randomized block design with three replications. The chemical phosphate fertilizer levels of P0 (control), P1 (60 Kg/ha), P2 (90 Kg/ha), P3 (120 Kg/ha) and P4 (150 Kg/ha) of super phosphate triple were allocated to the main plots. While the different bacteria strains of Pseudomonas putida 21 (S1), Pseudomonas putida 158 (S2), Pseudomonas fluorescens 168 (S3) and non-inoculation control (S0) were allocated to the sub plots. The results of the experiment indicated that the highest grain yield of 7633 Kg/ha was obtained with application of 90 kg/ha of phosphorus fertilizer accompanied with S3 bacteria (strain No.168). The Pseudomonas fluorescens168 demonstrated a remarkable efficiency in dry matter and grain production in wheat with no chemical phosphate application.کاربرد کودهای زیستی به ویژه باکتریهای محرک رشد گیاه به جای مصرف کودهای شیمیایی از مهمترین راهبردهای تغذیهای در مدیریت پایدار بوم نظامهای کشاورزی میباشد. در این تحقیق به منظور ارزیابی اثر باکتریهای سودوموناس در سطوح مختلف فسفر بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم رقم کویر آزمایشی در مزرعه آموزشی پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان اجرا شد. آزمایش بصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. عامل اصلی شامل 5 سطح کود شیمیایی سوپر فسفات تریپل (0P، 1P، 2P، 3P و 4P) به ترتیب ( 0، 60 ، 90 ، 120 و 150 کیلوگرم در هکتار ) و عامل فرعی شامل چهار سطح (0S، 1S، 2S و 3S) به ترتیب (تیمار بدون تلقیح (شاهد) و سه سطح سویههای سودوموناس پوتیدا 21 ، سودوموناس پوتیدا 158 و سودوموناس فلورسنس 168) بود. نتایج نشان داد که تعداد سنبله، تعداد دانه، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد ماده خشک به طور معنی داری تحت تأثیر سطوح مختلف کود فسفر، باکتری و اثر متقابل آنها قرار گرفتند. حداکثر عملکرد دانه به مقدار 7633 کیلوگرم در هکتار از تیمار تلقیح با سودوموناس فلورسنس 168 به همراه مصرف 90 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل حاصل شد. با توجه به عملکرد مناسب سودوموناس فلورسنس 168 میتوان چنین نتیجه گرفت که در شرایط کاهش استفاده از کودهای فسفاته، این سویه قادر است ماده خشک تولیدی و عملکرد دانه را در حد قابل قبولی افزایش دهد.دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321The effect of irrigation disruption in different reproductive growth stages on yield, yield components and oil content in three spring safflower cultivarsاثر قطع آبیاری در مراحل مختلف رشد زایشی بر عملکرد، اجزای عملکرد و روغن سه رقم گلرنگ بهاره2594610.22067/jag.v1i1.2653FAبی بی الهه موسوی فرگروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایرانمحمدعلی بهدانیگروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران.مجید جامی الاحمدیگروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایرانمحمد سعید حسینی بجدگروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایرانJournal Article20100420Oil has an important role in human food. An experiment was conducted in order to evaluate the response of spring genotypes of safflower to irrigation disruption in reproductive growth different stages, in a spilt plot arrangement based on randomized complete block design with four replications at Research Farm, Faculty of Agriculture, University of Birjand during 2008. Irrigation regimes (full irrigation = whole season irrigation, irrigation until grain filling, irrigation until flowering, and irrigation until heading-bud) and cultivars (Mahali Isfahan (a local variety), Isfahan28 and IL111) were arranged in main plots and subplots, respectively. Results showed that irrigation until heading-bud stage caused a significant reduction in number of total and fertile head per plant, number of seeds per head, 1000-seed weight, seed yield and oil content and yield. Among cultivars, Mahali Isfahan had the most number of total and fertile head per plant and number of seeds per head and IL111 showed just the reverse response. Also between yield components, number of total head per plant showed the highest correlation with yield. According to the results, Mahali Isfahan variety in all of the irrigation disruption regimes produced the highest kernel yield. Therefore, due to the nativeness of this cultivar and high adaptation to this arid climatic zone, provide an opportunity for producing higher yields in comparison with other cultivars under water stress.با توجه به نقش مهم روغن در تغذیه بشر و همچنین محدودیت منابع آب و اثر آن بر تولید و عملکرد روغن در گیاهان دانه روغنی، آزمایشی به منظور بررسی پاسخ ارقام گلرنگ بهاره به سطوح قطع آبیاری در مراحل مختلف رشد زایشی، به صورت کرت ای خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی و در چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال 1387 انجام شد. کرتهای اصلی شامل چهار سطح قطع آبیاری (آبیاری کامل، آبیاری تا مرحله دانه بندی، آبیاری تا مرحله گلدهی و آبیاری تا مرحله تکمه دهی) و کرت های فرعی، سه رقم گلرنگ بهاره (محلی اصفهان، اصفهان28 و IL111) بود. نتایج نشان داد که تیمار آبیاری تا مرحله تکمه دهی باعث کاهش معنی دار تعداد طبق در بوته، تعداد طبق بارور در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، درصد و عملکرد روغن شد. در بین ارقام نیز رقم محلی اصفهان بیشترین تعداد طبق، تعداد طبق بارور و تعداد دانه در طبق را دارا بود و رقم IL111 در نقطه مقابل آن قرار گرفت. بیشترین و کمترین عملکرد دانه و روغن نیز به ترتیب مربوط به ارقام محلی اصفهان و IL111 بود. همچنین در بین اجزای عملکرد، تعداد طبق بیشترین همبستگی را با عملکرد دانه داشت. به طور کلی نتایج این بررسی نشان داد که رقم محلی اصفهان در تمامی رژیم های قطع آبیاری عملکرد دانه بیشتری تولید نمود، بنابراین این رقم به دلیل بومی بودن و تطابق پذیری بیشتر آن به شرایط ایران، امکان تولید عملکردهای بالاتر را در مقایسه با سایر ارقام در شرایط کمبود آب فراهم می ند.دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321Effect of free and symbiotic nitrogen fixing bacterial co-inoculation on seed and seedling of soybean seeds produced under deficit water conditionتأثیر باکتریهای تثبیت کننده آزادزی و همزیست نیتروژن بر ویژگیهای بذری و گیاهچه های بذرهای سویا تولید شده در شرایط آبیاری محدود2596610.22067/jag.v1i1.2654FAحامد هادیدانشگاه آزاد اسلامی، واحد ورامین، ورامین، ایرانجهانفر دانشیانموسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایراناحمد اصغرزادهمؤسسـه تحقیقـات خـاک و آب ایرانآیدین حمیدیمؤسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال کرج، ایرانپریسا جنوبیگروه زیست شناسی دانشگاه تربیت معلم، ایرانفرشید قوشچیدانشگاه آزاد اسلامی، واحد ورامین، ورامین، ایرانمحمد نصریدانشگاه آزاد اسلامی، واحد ورامین، ورامین، ایرانJournal Article20100420Effect of free and symbiotic nitrogen fixing bacteria on seed and seedling produced seeds under deficit irrigation was conducted in laboratory and field experiments in 2006. In laboratory of karaj’s Seed and Plant Research and Certificate Institute an experiment was conducted based on factorial in form of completely randomized design with four replications and in field’s of Islamic Azad University, Varamin Branch were split factorial in form of randomized completely block design with three replications. Treatments included water stress [Irrigation after 50 (Normal irrigation), 100 (Middle stress), 150 (Severe stress) mm evaporation from pan class A], Cultivar [Manokin & Williams and SRF×T3 Line] and inoculation [Inoculation with Bradyrhizobium japonicum, Bradyrhizobium japonicum co-inoculated with Azotobacter chroococcum, No seed inoculation]. Results showed that drought stress decreased the uniformity and germination speed and seedling emergence. Bacteria increased leaf dry weight, stem dry weight, leaf area and seedling vigor index but had no effect on emergence. In irrigation levels inoculated treatments had higher seedling length, leaf, stem, seedling dry weight and seedling vigor. Severs stress seeds inoculated with Bradyrhizobium japonicum had higher root dry weight than control. Therefore in seeds which were produced under deficit irrigation conditions, bacteria increased seedlings vigor.در این پژوهش تأثیر باکتریهای تثبیت کننده آزادزی و همزیست نیتروژن بر ویژگیهای گیاهچه و بذرهای سویای تولید شده در شرایط آبیاری محدود، در آزمایشگاه و مزرعه در سال 1385 ارزیابی گردید. در آزمایشگاه)، موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال کرج آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار و در مزرعه آموزشی پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل بذرهای تولید شده در شرایط آبیاری محدود (آبیاری گیاهان مادری پس از مقادیر 50 (آبیاری مطلوب)، 100 (تنش متوسط)، 150 (تنش شدید) میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A)، رقم (منوکین، ویلیامز و لاین اس.آر.اف× تی3) و تلقیح بذر (تلقیح با برادیریزوبیومژاپونیکوم، تلقیح با برادیریزوبیومژاپونیکوم توأم با ازتوباکترکروکوکوم، عدم تلقیح) بود. نتایج نشان دادند که تنش خشکی باعث کاهش سرعت و عدم یکنواختی جوانهزنی و ظهور گیاهچه گردید. باکتری تأثیری بر ظهور گیاهچه نداشت ولی پس از رویش وزن خشک برگ و ساقه، سطح برگ و شاخص بنیه گیاهچه را نسبت به عدم تلقیح افزایش داد. در سطوح مختلف آبیاری، تیمارهای تلقیح با باکتری از ارتفاع، وزن خشک برگ، ساقه، گیاهچه و بنیه بیشتری نسبت به عدم تلقیح برخوردار بودند. تلقیح بذرهای حاصل از شرایط تنش شدید با برادی ریزوبیوم ژاپونیکوم وزن خشک ریشهچه را نسبت عدم تلقیح افزایش داد. بنابراین کاربرد باکتری باعث افزایش بنیه گیاهچه بذرهای حاصل از شرایط آبیاری محدود گردید.دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321Evaluation of sowing patterns and weed control on mung bean (Vigna radiate L. Wilczek) - black cumin (Nigella sativa L.) intercropping systemبررسی ترکیبهای مختلف کاشت و اثر کنترل علفهای هرز در کشت مخلوط ماش (Wilczek ( L.) Vigna radiate) و سیاهدانه (Nigella sativa L.)2598710.22067/jag.v1i1.2655FAپرویز رضوانی مقدمگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-3827-3878محمد رضا رئوفیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانمحمد حسن راشد محصلگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانروح اله مرادیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0001-8754-8025Journal Article20100420In order to study different arrangements and weed controls effects on mung bean (Vigna radiate L. Wilczek) – black cumin (Nigella sativa L.) intercropping an experiment was conducted at the Research Station of Faculty of Agriculture, Ferdowsi University of Mashhad, Iran, during growing season 2005 – 2006. Sixteen treatments comprising combinations of eight sowing patterns [A1: Sole black cumin, A2: Sole mung bean, A3: 3 rows black cumin– 2 rows mung bean, A4: 3 rows black cumin – 2 rows mung bean, A5: 2 rows black cumin – 1 rows mung bean, A6: 1 row black cumin – 2 rows mung bean, A7: 3 rows black cumin – 3 rows mung bean (Striped), A8: 1 row black cumin – 1 row mung bean (alternative rows)] and two weed controls [V1: unweeded, V2: completely hand weeding] were arranged in a factorial experiment based on randomized complete block design with three replications. Results showed that in intercropping systems leaf area index (LAI) of mung bean reduced but in the case of black cumin increased. Mung bean total dry matter in intercropping system did not differ comparing with sole crop but total dry matter in black cumin increased. All yield components in both crops affected by sowing patterns and weed control treatments. Number of branches/plant, number of pods or follicules/plant and number of seed/pods or follicules increased in A8, A4, A5 and A3 sowing patterns in mung bean and A3, A5 and A7 sowing patterns in black cumin compared with other arrangements. By increasing mung bean ratio in rows, the number of weed species, weed density, dry weight of weeds and abundance of weed species decreased. In unweeded treatment, number of branches/plant, number of pods or follicules/plant and number of seed/pods or follicules decreased in both crops. Land equivalent ratio (LER) was more than 1.00 in all sowing patterns.به منظور بررسی تأثیر آرایشهای مختلف کاشت و اثر کنترل علف هرز در کشت مخلوط ماش (Vigna radiate L. Wilczek) و سیاهدانه (Nigella sativa L.) آزمایشی در سال زراعی 1385-1384 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور آرایش کاشت در 8 سطح [A1 : کشت خالص سیاهدانه، A2: کشت خالص ماش، A3 : 3 ردیف سیاهدانه ـ 2 ردیف ماش، A4 : 2 ردیف سیاهدانه – 3 ردیف ماش، A5 : 2 ردیف سیاهدانه ـ 1 ردیف ماش،A6 : 1 ردیف سیاهدانه ـ 2 ردیف ماش A7 : کشت نواری 3 ردیف سیاهدانه - 3 ردیف ماش A8 : کشت ردیفی 1 ردیف سیاهدانه - 1 ردیف ماش] و کنترل علف هرز در 2 سطح [V1: عدم کنترل علف هرز، V2: کنترل کامل علف هرز] در سه تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد شاخص سطح برگ (LAI) ماش در کشت مخلوط کاهش پیدا کرد اما LAI در سیاهدانه افزایش یافت. وزن خشک ماش در مخلوط نسبت به کشت خالص تغییری نداشت، اما این صفت در سیاهدانه افزایش داشت. سیاهدانه در کشت مخلوط ارتفاع بیشتری نشان داد. برای ماش آرایشهای کاشت A8 ، A4 ، A5 و A3 در تعداد شاخه جانبی، تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در غلاف برتری نشان دادند. اجزای عملکرد سیاهدانه همچون تعداد شاخه جانبی، تعداد کپسول پر در بوته و تعداد دانه در کپسول در آرایشهای کاشت A3 ، A5 و A7 بعد از کشت خالص مقادیر بیشتری داشتند. در آرایشهای کاشت با افزایش نسبت ماش بر تعداد گونه، جمعیت، بیوماس و فراوانی هر یک از گونههای علف هرز کاسته شد در تیمار عدم کنترل علف هرز از تعداد شاخه جانبی، تعداد غلاف یا کپسول پر در بوته، تعداد دانه در غلاف یا کپسول و در نتیجه از عملکرد هر دو گیاه کاسته شد. عملکرد ماش و سیاهدانه با افزایش نسبت هر یک در کشت مخلوط افزایش یافت. نسبت برابری زمین در همه آرایشهای کاشت بیشتر از یک بود اما سطح A8 با مقدار 2/1 مزیت بیشتری را نسبت به کشت خالص نشان داد.دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321Integrated management of wild barley (Hordeum spontaneum Koch) in wheat field under stale seedbed conditionمدیریت تلفیقی علف هرز جودره (Hordeum spontaneum Koch.) در مزارع گندم در شرایط هیرم کاری2601810.22067/jag.v1i1.2656FAمحمدعلی باغستانیمؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانحسن سیدی پوراسکندر زندمؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانمهدی مین باشیمؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانفریبا میقانیمؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانعلی لشکریJournal Article20100420Field experiment was conducted in order to determine the effect of wheat seeding rate and time of application of sulfosulfuron for control of Hordeum spontaneum in wheat field in 2007 in Qom Province, Iran. The experimental design was completely randomized block with four replications in which treatments were arranged as factorial. The treatments were wheat seed rates at 250, 275 and 300 kg/ha and time of application of sulfosulfuron in different growth stages of Hordeum spontaneum (four-leaves, six leaves and eight leaves). Results showed that using 275 kg/ha and application of sulfosulfuron at four-leaves growth stage of Hordeum spontaneum in stale seedbed method were the best treatments for suppressing of Hordeum spontaneum in wheat field. These treatments reduced growth of Hordeum spontaneum while increased attributed growth criteria of wheat, particularly wheat grain yield. According to economical and environmental standpoints, using wheat seed rate at 275 kg/ha and applying sulfosulfuron at four-leaves stage of Hordeum spontaneum were the best treatment for integrated management of wild barley. These treatments affected seed production of wild barley, therefore, the input of wild barley seed to seed bank can be reduced by mentioned treatments.به منظور بررسی امکان کنترل تلفیقی علف هرز جودره
(Hordeum spontaneum Koch.) در مزارع گندم (Triticum aestivum L.) در شرایط هیرم کاری آزمایشی با استفاده از علفکش سولفوسولفورون و مقادیر مختلف تراکم کاشت گندم به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی 86-1385 در بخش ملک آباد شهرستان قم مطالعهای صورت گرفت. تیمارهای آزمایش شامل مقدار بذر کشت شده گندم در مقادیر (250، 275 و 300 کیلوگرم بذر در هکتار) و زمان مصرف علفکش سولفوسولفورون در مراحل رشدی (چهار برگی، شش برگی و هشت برگی علف هرز جودره) بودند. نتایج نشان داد که با در نظر گرفتن عملکرد اقتصادی گندم و ملاحظات زیست محیطی، تلفیق مصرف 275 کیلوگرم بذر گندم در هکتار و کاربرد علفکش سولفوسولفورون به میزان 27 گرم در هکتار به همراه سیتوگیت به میزان 2 درصد در مرحله چهار برگی علف هرز جودره بیشترین تأثیر را بر کاهش خسارت جودره داشت. همچنین اثر این تیمارها به طور معنی داری صفات مورد بررسی این علف هرز را کاهش داد و از طرفی پارامترهای اندازهگیری شده گندم (بویژه عملکرد دانه) نیز در این تیمارها در حد مطلوبی بود. کاربرد تیمارهای تلفیقی اشاره شده سبب کاهش زادآوری بذر جودره شد و همین امر سبب کاهش ورود بذر این علفهرز به بانک بذر میشود.دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321Pricing of environmental friendly herbicides appropriate for sustainable agriculture, A case study: wheat farmers in Khorasan Razavi provinceالگوی قیمتگذاری علفکشهای همسو با محیطزیست و کشاورزی پایدار در استان خراسان رضوی (مطالعه موردی گندم)2606210.22067/jag.v1i1.2657FAمحمد قربانیدانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانامین نعمتیدانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانرضا قربانیدانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20100420Awareness of wheat farmers’ personal preferences towards environmental issues and weed types is important in pricing bioherbicides for sustainable weed management and could consequently be a fundamental guide to agricultural authorities and policy-makers. In the present study, a survey was carried out by using data collected from 180 wheat farmers of Korasan Razavi province during 2008, together with hedonic pricing method. The role of environmental qualitative factors and weed type on pricing environmental-friendly herbicides on the basis of “willingness to pay” was studied. Results from the estimation of hedonic pricing method indicated that reduction of water pollution, human health risk, farmers information about negative effects of chemical herbicides and the virtual variable of weed type had significant effects on pricing environmental friendly herbicides. Variables of soil pollution and weed perenniality had no significant effects on pricing herbicide applicable to sustainable agricultural systems. Based on the results of this study, possibilities of using bioherbicide or less pollutant herbicides and also the rate of farmers willingness to pay for alternatives in the region are important factors recommended for additional studiesآگاهی از ترجیحات کشاورزان گندمکار نسبت به نقش عوامل زیستمحیطی و نوع علفهای هرز در قیمت علفکشهای زیستی برای مدیریت پایدار علفهای هرز، به عنوان یک راهکار اساسی در جهت کمک به سیاستگزاران و مسئولان بخش کشاورزی تلقی میشود. با توجه به این مهم در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از دادههای مقطعی 180 کشاورز گندمکار استان خراسان رضوی در سال 1387 و بهرهگیری از الگوی قیمتگذاری کیفی، نقش عوامل زیستمحیطی و نوع علفهرز بر قیمت علفکشهای همسو با محیطزیست در قالب تمایل به پرداخت مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از برآورد الگوی قیمتگذاری کیفی علفکشها نشان داد که کاهش آلودگی آب، کاهش تهدید سلامت انسان، شاخص آگاهی کشاورزان از آثار سوء ناشی از مصرف علفکشها و متغیر مجازی یک ساله بودن علفهای هرز تأثیر معنیداری بر روی قیمت علفکشهای همسو با محیط زیست و کشاورزی پایدار دارند. سایر متغیرها از جمله کاهش آلودگی خاک و چندساله بودن علفهای هرز تأثیر معنیداری بر قیمت این نوع علفکشها ندارند. با توجه به یافتههای این تحقیق، انجام تحقیقات کاربردی در مورد امکان استفاده از علفکشهای زیستی و یا علفکشهای سازگار با مولفههای زیستمحیطی، توجه به میزان تمایل به پرداخت کشاورزان در جایگزینی علفکشهای زیستی در نظام تولید و قیمتگذاری علفکشها اهمیت زیادی داشته و انجام تحقیقات بیشتر پیشنهاد میگردد.دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321Response of bush bean (Phaseolus vulgaris L.) seedling emergence and growth to different vermicompost amountsواکنش ظهور و رشد گیاهچهای لوبیا سبز (L. Phaseolus vulgaris) به مقادیر مختلف ورمی کمپوست2609410.22067/jag.v1i1.2658FAآلاله متقیاندانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریهمت اله پیردشتیدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری0000-0002-1255-0371محمدعلی بهمنیارگروه علوم خاک، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران.Journal Article20100420Recently, increase in crop production depends on better seedling establishment, emergence rate and uniformity. Thus, an experiment was carried out in a randomized complete block design with 8 fertilizer treatments and 4 replications in 2008 at Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University. The aim of this research was to evaluate effect of vermicompost (VC) on bush bean seedling emergence parameters. The treatments were three levels of VC (15, 30 and 45 Mg ha-1 alone and plus with 50% chemical fertilizer), chemical fertilizer (100 Kg ha-1 Urea, Potassium sulfate, Triple super phosphate) and a control (no vermicompost or chemical fertilizer application). Among all treatments, strongly linear regression was observed between CER and FER and shoot and root dry weight, however, amount of these traits was greater in 15 and 30 Mg ha-1 than other treatments specially, control and chemical fertilizers. Analysis of data showed that the highest of field emergence rate, cumulating emergence rate and seedling and root length was obtained in 15 Mg enriched VC per hectare and maximum chlorophyll content, aerial parts and seedling dry weight was belonged to 30 Mg enriched VC per hectare. The orthogonal contrasts revealed that 30 Mg ha-1 compost was caused significant increases field emergence rate (36.18%), cumulating emergence rate (49.82%), leaf area (44.67%), seedling fresh and dry weight (60.56% and 74.04%) compared to 45 Mg ha-1 compost.امروزه تولید بیشتر محصول مستلزم استقرار بهتر گیاهچه و سرعت و یکنواختی سبز شدن بذرها میباشد. به همین منظور در آزمایشی در سال 1387 به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با 8 تیمار کودی و 4 تکرار اثرات ورمی کمپوست بر ظهور و رشد گیاهچهای لوبیا سبز مورد بررسی قرار گرفت. تیمارها شامل 3 سطح از ورمی کمپوست (15، 30 و 45 تن در هکتار به صورت جداگانه و غنی شده با 50 درصد کود شیمیایی)، کود شیمیایی (100 کیلوگرم در هکتار اوره، سولفات پتاسیم و سوپر فسفات تریپل) و شاهد (بدون مصرف ورمی کمپوست و کود شیمیایی) بود. نتایج نشان داد که بالاترین درصد سبز شدن و سرعت ظهور گیاهچه، طول گیاهچه و ریشه تحت تیمار 15 تن ورمی کمپوست غنی شده با کود شیمیایی در هکتار و حداکثر محتوی کلروفیل، وزن خشک اندام هوایی و گیاهچه تحت تیمار 30 تن ورمی کمپوست غنی شده در هکتار حاصل شد. مقایسات گروهی بیانگر آن بود که گروه 30 تن کمپوست در هکتار موجب افزایش معنی دار سرعت ظهور گیاهچه (18/36%)، سرعت ظهور تجمعی (82/49%)، سطح برگ (67/44%)، وزن تر و خشک گیاهچه (56/60% و 04/74%) در مقایسه با 45 تن کمپوست در هکتار گردید. در تمام تیمارهای کودی رابطه خطی و قوی بین سرعت ظهور تجمعی و سرعت ظهور گیاهچه و وزن خشک اندام هوایی و ریشه وجود داشت با این وجود مقدار این صفات در تیمارهای ورمیکمپوست 15 و 30 تن در هکتار بیشتر از تیمارهای دیگر مخصوصاً شاهد و کود شیمیایی بود.دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321The effect of Planting Pattern of corn (Zea mays L.) in Reducing Foramsulfuron Doseاثر الگوهای مختلف کاشت ذرت (Zea mays L.) در کاهش مصرف علفکش فورام سولفورون (اکوئیب)2612710.22067/jag.v1i1.2659FAمهران صفرخانلودانشگاه آزاد اسلامی، واحد تاکستان، ایراناسکندر زندبخش تحقیقات علفهای هرز مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، ایرانمحمدعلی باغستانیبخش تحقیقات علفهای هرز مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، ایرانسید علیرضا ولدآبادیدانشگاه آزاد اسلامی، واحد تاکستان، ایرانعلیرضا باقریگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0000-0870-649xJournal Article20100420In order to evaluate of using planting pattern for reducing herbicides dose in corn (single cross 704), a field experiment was conducted in 2007 at research field of Collage of Agriculture, Islamic Azad University branch of Takestan. The experimental design was randomized complete block with 18 treatments and using factorial design with 4 replications. Treatments consisted of corn planting pattern in 3 levels (single row, rectangular twin row and crinkle twin row), and weed control treatments in 6 levels (rates of 1, 1.5, 2, 2.5 l/ha foramsulfuron, A weed free as control and full season hand weeding control). Biomass of weed species 15 and 45 days after post emergence herbicide application, and seed yield of corn were measured. Results of statistical analysis showed that different dose of herbicide in each planting pattern had a various effect on weeds. Application of low rates of herbicide in crinkle planting pattern was similar to higher dosages of herbicide in rectangular and single planting pattern. The most seed yield was occurred in the crinkle planting pattern with rate of 2 l.ha-1 foramsulfuron and the lowest seed yield was belong to single row planting pattern. Environmental and economical advantages can be obtained by reducing herbicide rates, and selecting an appropriate planting pattern.به منظور بررسی استفاده از الگوی کاشت برای کاهش مصرف علف کش در ذرت دانهای رقم سینگل کراس 704، آزمایشی در سال زراعی 1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان به صورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل: الگوی کاشت ذرت در سه سطح (تک ردیفه یا معمولی، دو ردیفه روبرو یا مربعی، دوردیفه زیگزاک روی هر پشته) و تیمارهای کنترلی در شش سطح (شاهد بدون حضور علف هرز (وجین کامل)، تیمارهای فورام سولفورون(اکوئیپ) با مقادیر 1، 5/1، 2 و 5/2 لیتر در هکتار و تیمار شاهد با حضور علف هرز) بودند. اندازه گیری عملکرد دانه ذرت و وزن خشک علفهای هرز به تفکیک گونه در پانزده و چهل و پنج روز پس از سمپاشی انجام شد. نتایج نشان داد که مقادیر مختلف علفکشی در الگوهای کاشت مختلف اثرات متفاوتی را روی علفهای هرز داشتند، بطوریکه استفاده از مقادیر کاهش یافته علفکش در الگوی کاشت زیگزاکی نسبت به دو الگوی کاشت مربعی و معمولی کنترل مطلوب علفهای هرز را به همراه داشت. بیشترین عملکرد دانه ذرت پس از شاهد بدون علف هرز مربوط به الگوی کاشت زیگزاکی با مصرف 2 لیتر در هکتار فورام سولفورون و کمترین عملکرد دانه متعلق به الگوی کشت معمولی بود. درمجموع نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که انتخاب الگوی کاشت زیگراکی میتواند با کاهش مصرف علفکش و در نتیجه مزایای زیست محیطی و اقتصادی همراه باشد.دانشگاه فردوسی مشهدبوم شناسی کشاورزی2008-77131120090321National organic standards for Iran: I. Concepts, principles and aims of organic production and standards for agronomic and horticultural productsاستانداردهای ملی کشاورزی زیستی (ارگانیک) ایرانI: مفاهیم، اصول و اهداف تولیدات زیستی و استانداردهای تولید محصولات زراعی و باغی2615710.22067/jag.v1i1.2660FAرضا قربانیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانعلیرضا کوچکیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-4820-8906محسن جهانگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-2259-5124مهدی نصیری محلاتیگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-0357-1733پرویز رضوانی مقدمگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-3827-3878Journal Article20100420Traditional agriculture and non-chemical crop production have a long story; however organic agriculture which relies on local and in-farm inputs, with the aim of protecting ecological balances and developing biological cycles on the one hand while regarding regulations and specific standards on the other hand, doesn’t have a very long history. There are numerous environmental reasons for the priority of organic agriculture to conventional systems such as increasing biodiversity, reducing chemical residue in plant and animal products, reducing greenhouse gases and air temperatures; and socio-economic factors like equity and sustainability. Worldwide, in 2006 about 31 million hectares were managed organically with estimated international sales of over 38 billion US dollars. There are very specific standards, regulations and criteria for organic agriculture for the security of producers and consumers, suitable competition between producers and clear regulations for international trades of organic products. Standards in organic agriculture are principles, regulations and criteria that must be considered from production up to processing and consumption. Although Iran has a very long history in agriculture and a variety of cereals and pulses have been domesticated in its regions, unfortunately, there are no organic production plans and standards for this country. During these recent years, there have been international interests especially on behalf of European countries towards exporting some organic products such as pistachio, walnut, date, fresh fruits and saffron from Iran, but the main reason for the refusal of our products could be the absence of organic standards which are to be considered during the production of those products. The present paper recommends the principles and standards, considering IFOAM standards for organic plant products in Iran.اگر چه کشاورزی سنتی و تولید محصولات کشاورزی بدون استفاده از مواد شیمیایی از سابقه ی بسیار طولانی برخوردار است، ولی کشاورزی زیستی که اساساً بر منابع تولید محلی متکی بوده و فعالیت آن بر حفظ تعادل اکولوژیکی و توسعة مطلوب فرآیندهای بیولوژیک استوار است و از طرف دیگر دارای مقررات و استانداردهای خاصی است، از سابقهی چندانی برخوردار نیست. شواهد زیادی حاکی از برتری کشاورزی زیستی بر کشاورزی رایج از جنبههای مختلف زیست محیطی مانند افزایش تنوع زیستی، کاهش بقایای سموم شیمیایی در مواد غذایی گیاهی و دامی، کاهش گازهای گلخانهای و گرمای زمین و جنبههای اجتماعی- اقتصادی مانند تولید پایدار و عدالت اجتماعی و اقتصادی وجود دارند. سطح زیر کشت جهانی محصولات زیستی در سال 2006 حدود 31 میلیون هکتار و ارزش تجاری محصولات زیستی به 38 میلیارد دلار در سال رسیده است. نظامهای کشاورزی زیستی مبتنی بر استانداردهای خاص و دقیقی هستند که در آنها امنیت و اطمینان مصرف کنندگان، رقابت عادلانه بین تولیدکنندگان و تسهیل در تجارت محصولات زیستی بین دولتها در نظر گرفته شده است. استانداردها در کشاورزی زیستی شامل اصول، قواعد، پیشنهادات و ضرورتهایی هستند که باید در کلیة مراحل تولید و فرآوری تا مصرف رعایت شوند. با وجودی که کشور ما از نظر کشاورزی سابقهی بسیار طولانی دارد و برخی محصولات مهم زراعی فعلی در دنیا از قبیل غلات و حبوبات در این قسمت از جهان اهلی شدهاند، متأسفانه هنوز در چارچوب کشاورزی زیستی نوین، فاقد مقررات ملی است. امروزه بازارهای خارجی و بهخصوص اتحادیة اروپا، تمایل خود را نسبت به خرید محصولات زیستی ایران (پسته، گردو، خرما، کشمش، میوههای تازه، زعفران و غیره) اعلام داشتهاند، ولی هنوز هیچگونه مقررات ملی در این رابطه با تولید محصولات زیستی ایران وجود ندارد. در این مقاله سعی شده است تا ضمن بررسی و مرور قوانین بینالمللی موجود در این زمینه، مجموعه استانداردهای پایه و اصلی جهت تولید زیستی محصولات زراعی و باغی برای کشور ایران تهیه و پیشنهاد شوند.