2024-03-29T18:25:43Z
https://agry.um.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=4576
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
قابلیت های تولید چند محصول مهم زراعی در دو دهه گذشته و پیش بینی وضعیت آینده آنها در استان کردستان
فرزاد
حسین پناهی
فرزاد
مندنی
فرزین
پورامیر
مهدی
نصیری محلاتی
روند تغییرات سطح زیر کشت، عملکرد و تولید گندم (Triticum aestivum L.)، جو (Hordeum vulgare L.)، سیب زمینی (Solanum tuberosum L.)، یونجه (Medicago sativa L.) و نخود (Cicer arietinum L.) به عنوان پنج محصول مهم زراعی استان کردستان در فاصلة سالهای 1362 تا 1385 در قالب سری های زمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و وضعیت آینده تولید این محصولات در استان با ادامة سیر زمانی برای سالهای 1386 تا 1400 پیش بینی شد. نتایج پیش بینی ها برای سال 1400 نشان داد که سطح زیر کشت گندم آبی (18%)، گندم دیم (3/10%)، جو آبی (1/30%)، نخود دیم (2/48%)، سیب زمینی (4/42%) و یونجه (2/9%) نسبت به وضعیت کنونی افزایش و سطح زیر کشت جو دیم (1/31%) و نخود آبی (100%) کاهش می یابد. عملکرد گندم آبی (3/36%)، گندم دیم (5/43%)، جو آبی (2/30%)، جو دیم (23%)، نخود آبی (6/10%)، سیب زمینی (3/9%) و یونجه (5/14%)، نسبت به وضعیت کنونی افزایش و عملکرد نخود دیم (8/36%) کاهش می یابد. بر این اساس میزان تولید تمام محصولات، به جز نخود آبی در سال 1400 افزایش خواهد یافت. به گونه ای که میزان تولید گندم آبی، گندم دیم، جو آبی، جو دیم، نخود دیم، سیب زمینی و یونجه در سال 1400 به ترتیب به 270، 1000، 20، 20، 30، 530 و 270 هزار تن خواهد رسید و میزان تولید نخود آبی به صفر کاهش خواهد یافت. دلیل کاهش میزان نخود آبی به علت کاهش سطح زیر کشت می باشد. سهم افزایش عملکرد در افزایش تولید غلاتِ مورد بررسی و یونجه بیشتر از افزایش سطح زیر کشت خواهد بود، در حالی که در نخود دیم و سیب زمینی افزایش تولید بیشتر ناشی از افزایش سطح زیر کشت خواهد بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که میزان تولید محصولات زراعی استان طی 15 سال آینده، بهبود خواهد یافت، که با توجه به محدود بودن زمینهای قابل کشت به نظر می رسد که این افزایش بیشتر به واسطه افزایش عملکرد در هکتار خواهد بود. البته بدیهی است که نتایج این مطالعه بر اساس روند گذشته بوده و عواملی همچون تغییرات اقلیمی و سیاست گذاری های دولت در بخش کشاورزی در آینده، در آن لحاظ نشده است.
جو
سیب زمینی
گندم
نخود
یونجه
2010
06
22
206
214
https://agry.um.ac.ir/article_27332_0555f9030933572a4d07b23dd03cdf7a.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
مطالعه اثر باقیمانده کود های آلی، عناصر بر و روی بر ویژگی های خاک، وزن خشک و ترکیب شیمیایی گندم (Triticum aestivum L.)
علیرضا
آستارایی
این آزمایش با هدف بررسی اثر باقیمانده کودهای آلی، عناصر بر و روی بر ویژگی های خاک و وزن خشک گیاه و ترکیب شیمیایی گندم (Triticum aestivum L.) ، پس از برداشت ارزن(Panicum italicum L.) ، در یک طرح کاملاً تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل با سه تکرار در شرایط گلخانه بررسی شد. تیمارهای آزمایشی در کشت قبلی شامل کودهای آلی (کمپوست زباله شهری و کود گاوی) هر کدام معادل 25 تن در هکتار، عنصر روی در دو سطح صفر و 50 کیلوگرم در هکتار و عنصر بر در دو سطح صفر و 10 کیلوگرم در هکتار بوده که پس از برداشت ارزن، اثرات باقی مانده کودها در خاک بر گیاه گندم بررسی شد. نتایج آزمایش نشان داد باقیمانده کاربرد کودهای گاوی و کمپوست زباله شهری باعث افزایش معنی دار pHخاک، درصد کربن آلی و فراهمی عناصر آهن، روی، مس و بر در خاک گردید. باقیمانده روی باعث افزایش معنی دار وزن ماده خشک گندم و نیز مقدار های عناصر آهن و روی در خاک و گیاه شد. در حالی که مقدار عنصر بر شاخساره گندم با مصرف روی کاهش قابل توجهی داشت. باقیمانده 10 کیلوگرم عنصر بر در هکتار مقدار های آهن را معادل 2 درصد، مس را 4/1 درصد و بر را 6/65 درصد در گندم افزایش داده، ولی در مقدار روی تأثیر معنی داری نداشت. صرف نظر از فراهمی عناصر بر و روی، اثرات باقیمانده کاربرد کودهای آلی منجر به افزایش معنی دار مقدار عناصر آهن، روی، مس و بر در گیاه گردید. برهمکنش کودهای آلی و عناصر بر و روی بر مقدار عناصر روی، آهن، بر و مس در گیاه نیز معنی دار شد. به طور کلی می توان نتیجه گیری کرد که باقیمانده کودهای آلی، عناصر روی و بر از کشت قبلی می تواند برای گیاه بعدی به طور موثری در حاصلخیزی خاک و کیفیت گیاه تأثیر داشته باشد.
شوری خاک
عناصر کم مصرف
کود گاوی
کمپوست زباله شهری
2010
06
22
215
224
https://agry.um.ac.ir/article_27358_2ece96a546777bfb80a06bc2c1db89ab.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
اثر کشت مخلوط نواری ذرت (Zea mays L.) و لوبیا Phaseolus vulgaris L.)) بر عملکرد ماده خشک و نسبت برابری زمین در شرایط کنترل و عدم کنترل علف های هرز
علیرضا
کوچکی
مهدی
نصیری محلاتی
حسن
فیضی
شهرام
امیرمرادی
فرزاد
مندنی
به منظور بررسی اثر کشت مخلوط نواری ذرت (Zea mays L.) و لوبیا Phaseolus vulgaris L.)) بر عملکرد ماده خشک و نسبت برابری زمین (LER) آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 88-1387 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پنج سطح کشت مخلوط نواری با 2، 3، 4، 5 نوار و کشت خالص ذرت و لوبیا همراه با دو سطح کنترل و بدون کنترل علف های هرز به صورت طرح بلوک نواری در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که روند تجمع مادة خشک ذرت و لوبیا تحت تأثیر تیمارهای مختلف کشت مخلوط قرار گرفت. بیشترین میزان تجمع مادة خشک در تیمار نوار 2 ردیفی و کمترین آن در کشت خالص بود، بنابراین با افزایش عرض نوار تجمع مادة خشک به تدریج کاهش یافت. علف های هرز، هم از طریق اثر بر سرعت تجمع ماده خشک و هم از طریق تاثیر بر مقدار تجمع ماده خشک باعث کاهش رشد شدند. عملکرد ماده خشک مخلوط نسبت به کشت خالص در ردیف های حاشیه ای در تمامی تیمارها بیشتر از ردیف های مرکزی بود. در ردیف های حاشیه ای، وجود علف هرز عملکرد بیولوژیک ذرت، لوبیا و مخلوط را به ترتیب به میزان 7/18، 5/23 و 3/20 درصد نسبت به شرایط عاری از علف هرز کاهش داد. این کاهش در ردیف های مرکزی معادل 6/29، 3/21 و 3/27 درصد بود. در تمامی تیمارهای مخلوط نواری، نسبت برابری زمین بیشتر از کشت خالص(LER>1) بود و با افزایش عرض نوار مقدار آن کاهش یافت. در ردیف های حاشیه ای، LER مخلوط در حضور علف های هرز به میزان 29/0 افزایش یافت که این مقدار در ردیف های مرکزی برابر 21/0 بود. این امر نشاندهنده توانایی بالقوه کشت مخلوط در رقابت با علف های هرز بدون استفاده از وجین و یا علفکش ها است.
تثبیت نیتروژن
رقابت
مدیریت تلفیقی
2010
06
22
225
235
https://agry.um.ac.ir/article_27394_f33083ba0955463661891837c6c052a3.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
اثر محلول پاشی متانول بر عملکرد و اجزای عملکرد سویا (Glycine max L.)
مجتبی
میرآخوری
فرزاد
پاک نژاد
محمد رضا
اردکانی
فواد
مرادی
پریسا
ناظری
محمد
نصری
به منظور بررسی اثر متانول بر رشد و نمو و اجزای عملکرد سویا (Glycine max L. var. L 17)، آزمایشی با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 87-1386 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد کرج اجرا شد. در این آزمایش تیمار شاهد (M0، بدون مصرف متانول) و محلولهای 7(M1) ، 14(M2)، 21(M3) ، 28(M4) و35 (M5) درصد حجمی، سه بار در فصل رشد با فواصل 15 روز یکبار بر روی قسمت های هوایی بوته های سویا محلول پاشی شدند. صفات اندازه گیری شده شامل عملکرد دانه، ارتفاع بوته، سطح برگ، تعداد شاخه فرعی، وزن خشک کل بوته، درصد روغن و پروتئین دانه، بیوماس کل و اجزای عملکرد بود. نتایج نشان داد که بین تیمارهای مختلف در سطح احتمال 5 درصد تفاوت معنی دار وجود داشت. مقایسه میانگین خصوصیات مورد بررسی نشان داد که اثر سطوح محلول های 14 (M2) و 21(M3) درصد حجمی متانول بر صفات مورد ارزیابی بیشتر از سایر تیمارها بود و کاربرد متانول در تیمارهای 14 و21 درصد حجمی به ترتیب موجب 8/16درصد و 2/40 درصد افزایش عملکرد نسبت به تیمار شاهد شد. محلول پاشی متانول باعث افزایش عملکرد، ارتفاع، وزن هزار دانه، تعداد غلاف پر شده، سطح برگ و بیوماس گردید.
شاخص سطح برگ
گیاه زراعی
گیاه سه کربنه
2010
06
22
236
244
https://agry.um.ac.ir/article_27418_b8974d2187160c4cdc31c110af29c946.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
مطالعه اثر سطوح مختلف شوری و پرایمینگ بذر بر جوانه زنی و خصوصیات گیاهچه دو گونه دارویی خانواده مرکبان
محمد
کافی
احسان
عیشی رضایی
متین
حقیقی خواه
صادق
قربانی
شوری منابع آب و زمین های کشاورزی یکی مهمترین فاکتورهای محدودکننده تولید و تهدیدی برای تولید پایدار محصولات زراعی در ایران محسوب میشود. به منظور بررسی تأثیر آنتی اکسیدان های مختلف و سطوح مختلف شوری بر خصوصیات مربوط به جوانه زنی و گیاهچه ای دو گونه دارویی خار مقدس (Cnicus benedictus L.) و کاسنی (Cichorium intybus L.) مطالعه ای بصورت دو آزمایش جداگانه فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار در سال 1388 در آزمایشگاه گیاهان ویژه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت. فاکتور اول مورد مطالعه برای هر گیاه شامل نوع ماده پیش تیمار (آنتی اکسیدان) درچهار سطح (آب مقطر (شاهد)، اسید آسکوربیک با غلظت 40 میلی مولار، اسید جیبرلیک با غلظت 75 میلی گرم بر لیتر و اسید سالسیلیک با غلظت 5/1 میلی مولار) و فاکتور دوم، پنج سطح مختلف شوری برحسب هدایت الکتریکی ناشی از افزودن NaCl (شاهد، 5، 10، 15 و 20 دسی زیمنس بر متر) بود. براساس نتایج حاصله پیش تیمار با اسید سالسیلیک باعث بهبود خصوصیات جوانه زنی و گیاهچه ای گونه خار مقدس تحت شرایط شوری شد، ولی در مورد گونه کاسنی این بهبود در پیش تیمار با اسید جیبرلیک رخ داد. هر دو گونه مورد آزمایش در مرحله جوانه زنی تحمل مناسبی نسبت به شوری نشان دادند و در تیمار 20 دسی زیمنس بر متر حدود 60 درصد شاهد جوانه زنی داشتند. بررسی ارتباط بین سرعت جوانه زنی و طول ساقه چه و ریشه چه نشان داد که همبستگی بالایی بین این صفات بخصوص در گونه کاسنی وجود دارد. بطور کلی می توان چنین بیان کرد که برای بهبود جوانه زنی تحت شرایط شوری پیش تیمار با اسید سالسیلیک در گونه خار مقدس و اسید جیبرلیک برای گونه کاسنی قابل توجیه است.
آنتی اکسیدان
پیش تیمار
سرعت جوانه زنی
گیاه دارویی
2010
06
22
245
255
https://agry.um.ac.ir/article_27446_d2a80e2dbda00edecfd7170ec2151454.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
بررسی تاثیر کودهای شیمیایی و آلی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه کنجد (Sesamum indicum L.) در تراکم های مختلف کاشت
پرویز
رضوانی مقدم
علی اصغر
محمد آبادی
روح اله
مرادی
جهت ارزیابی بهترین تراکم کاشت و نوع کود مصرفی در تولید گیاه روغنی کنجد (Sesamum indicum L.)، آزمایشی بصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار، انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل کود در چهار سطح (1- کود گاوی (30 تن در هکتار)، 2- کمپوست زباله شهری (30 تن در هکتار)، 3- کود شیمیایی (250 کیلوگرم فسفر به صورت فسفات آمونیوم و 100 کیلوگرم نیتروژن به صورت اوره) و 4- تیمار شاهد بدون هیچ گونه کود و تراکم کاشت نیز در چهار سطح (20، 30، 40 و 50 بوته در متر مربع) بودند. نتایج نشان داد که تمامی تیمارهای کودی، ارتفاع بوته، تعداد کپسول در بوته، بیوماس بوته، عملکرد دانه، وزن دانه در بوته و تعداد دانه در کپسول را نسبت به شاهد افزایش معنی داری دادند و بیشترین مقدار این صفات در تیمار کود گاوی بدست آمد. با افزایش تراکم بوته در متر مربع، عملکرد دانه افزایش معنی داری یافت، ولی ارتفاع بوته، تعداد کپسول در بوته، بیوماس بوته، وزن دانه در بوته و تعداد دانه در کپسول کاهش نشان داد. صفات وزن هزار دانه، شاخص برداشت و وزن دانه در کپسول تحت تاثیر تیمارهای مورد آزمایش قرار نگرفتند. بنابراین، تراکم 40 بوته در متر مربع با اعمال کود گاوی مناسب ترین الگوی کاشت در این آزمایش بدست آمد.
فسفات آمونیوم
کمپوست زباله شهری
کود گاوی
گیاه روغنی
2010
06
22
256
265
https://agry.um.ac.ir/article_27487_068a0c9e5843d707682c803320fe00e8.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
اثرات تغذیه نیتروژنی متفاوت گندم (Tritium aestivum L.) رقم سایونز بر شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاهچه تحتتأثیر سطوح تنش خشکی و کودهای بیولوژیک
رستم
یزدانی بیوکی
پرویز
رضوانی مقدم
علیرضا
کوچکی
محمد بهزاد
امیری
جبار
فلاحی
رضا
دیهیم فرد
به منظور مطالعة تأثیر سطوح مختلف تنش خشکی و باکتری های محرک رشد بر شاخص های جوانه زنی بذور گندم (Tritium aestivum L.) حاصله از پایه های مادری تیمار شده با سطوح مختلف نیتروژن، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل بذرهای جمعآوری شده از مزرعهای که در سال قبل مقادیر 0، 120، 240 و 360 کیلوگرم کود اوره دریافت کرده بودند، انواع کود بیولوژیک (نیتراژین، بیوفسفر، عدم تلقیح) و سطوح مختلف تنش خشکی (0، 4-، 8- و 12- بار) بودند. نتایج نشان داد که اثرات ساده انواع کودهای بیولوژیک و سطوح تنش خشکی بر تمامی خصوصیات جوانه زنی، به استثنای میانگین زمان جوانه زنی، نسبت طول ریشه چه به ساقه چه و نسبت وزن خشک ریشه چه به ساقه چه، معنی دار بودند، در حالیکه بذرهای تیمار شده با سطوح مختلف کود نیتروژن تنها بر درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی و شاخص جوانه زنی دارای اثر معنی دار بود. نتایج اثرات متقابل حاکی از آن بود که بذور حاصل از مصرف 240 کیلوگرم کود اوره در هکتار در پتانسیل خشکی 0 و 4- بار بیشترین جوانه زنی را داشتند. کود بیولوژیک نیتراژین مقاومت به تنش خشکی را در مقایسه با شاهد افزایش داد، به طوری که در سطح تنش 4- بار کاهش جوانه زنی برای بذور تیمار شده با کود بیوفسفر و عدم تلقیح کود، نسبت به گیاهان تحت تیمار با کود نیتراژین به ترتیب برابر با 40 و 79 درصد بود. اثرات سه گانه کود نیتروژن، کود بیولوژیک و سطوح تنش خشکی بر صفات اندازه گیری شده معنی دار نبود.
بیوفسفر
درصد جوانه زنی
نیتراژین
2010
06
22
266
276
https://agry.um.ac.ir/article_27515_b814b9fa27ad21371174f1c190e49fb2.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
واحدهای حرارتی مورد نیاز گروههای مختلف ذرت (Zea mays L.) بر اساس شاخص های حرارتی در منطقه مشهد
رجب
چوکان
هادی
حسن زاده مقدم
تعداد بیست هیبرید داخلی و خارجی ذرت (Zea mays L.) در پنج گروه رسیدگی در طی دوسال (1386 و 1387) در منطقه مشهد مورد مطالعه قرار گرفتند. بمنظور ایجاد محیطهای مختلف و امکان برآورد نیاز گرمائی هر یک از هیبریدها، از دو تاریخ کاشت (15 اردیبهشت و 30 اردیبهشت) استفاده گردید. نتایج حاصل نشان داد که هر دو شاخص GDD و CHU برآورد قابل قبولی از واحدهای گرمائی مورد نیاز هیبریدهای مربوط به گروههای مختلف رسیدن را برآورد کرده و گروه بندی مشابهی را برای این هیبریدها ارائه می نمایند. هر دو سیستم تغییراتی را در گروه بندی برخی هیبریدها براساس نیاز حرارتی ایجاد نمودند. مقدار GDD مورد نیاز تا رسیدن بر خلاف GDD مورد نیاز تا گلدهی گروههای مختلف رسیدگی FAO را تا حد زیادی از یکدیگر تفکیک نمود. بطور کلی هیبریدهای دیررس GDD بیشتری در دوره پرشدن دانه دریافت نمودند. مقدار CHU مورد نیاز تا گلدهی بیش از گلدهی تا رسیدن بود. مقدار CHU دریافتی در دوره زایشی با افزایش گروه رسیدگی، افزایش نشان داد. بطور کلی با در نظر گرفتن نتایج تقریباً مشابه در هر دو سیستم ، با توجه به سادگی محاسبات می توان از شاخص GDD جهت گروه بندی هیبریدهای ذرت بر اساس نیاز حرارتی در منطقه سرد معتدل استفاده نمود.
تاریخ کاشت
گروه رسیدگی
واحدهای گرمائی
2010
06
22
277
286
https://agry.um.ac.ir/article_27612_70ce9ea26f92202c81fccd1662ecab39.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
بررسی اثر مصرف تلفیقی کودهای دامی، بیولوژیک و شیمیایی بر تولید کلزا (Brassica napus L.) در شرایط خاک شور استان قم
حسین
صباحی
جعفر
تکافویان
عبدالمجید
مهدوی دامغانی
هومان
لیاقتی
کلزا (Brassica napus L.) یکی از مهمترین محصولات زراعی برای تهیه روغن خوراکی در سطح جهان می باشد. به منظور بررسی اثرات سیستم کوددهی تلفیقی (شیمیایی، دامی و بیولوژیک)، بر عملکرد و جذب عناصر غذایی کلزا، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، در منطقۀ قم انجام پذیرفت. تیمارها شامل :1- شاهد P%100(P 100 %)، 2- P%75B1(P 75% + کود بیولوژیک بارور )، 3- P%75B2 ( P75% + کود بیولوژیک نیتروکسین)، 4- P%75M (P 75% + کود دامی)، 5- P%75B1M (P 75% + کود دامی + کود بیولوژیک بارور2)، 6- P%75B2M (P 75% + کود دامی + کود بیولوژیک نیتروکسین)، 7 -P%100 B1 (P 100% + کود بیولوژیک بارور) و 8 -P%125 B2 (P 125% + کود بیولوژیک نیتروکسین) بودند که در مزرعه ای با خاک و آب شور انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد در تیمارهای حاوی کود دامی حاصل گردید. در این تیمارها، کود دامی با کاهش اثرات سمی سدیم و کلر، باعث افزایش جذب فسفر و نیتروژن و در نتیجه عملکرد شد. عملکرد در تیمارهای P%75B1 و P%75B2مشابه شاهد بود که نشان دهنده تأثیر مثبت ولی کم کودهای بیولوژیک در بهبود فسفر قابل دسترس می باشد. در تیمار 125% فسفر شیمیایی + نیتروکسین (P%125B2) عملکرد پایین تر از شاهد بود. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که در درجه اوّل مصرف تلفیقی کودهای دامی وشیمیایی و در مرتبۀ دوّم مصرف تلفیقی کودهای بیولوژیک و شیمیایی می توانند به عنوان یک راه مؤثرجهت بهبود جذب عناصر پُر مصرف در شرایط خاک شور پیشنهاد گردند.
سمیت سدیم
سمیت کلر
فسفر
نیتروژن
نیتروکسین
2010
06
22
287
291
https://agry.um.ac.ir/article_27636_9d9905028198ec96e250b11762239bee.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
اثرات کاربرد کودهای بیولوژیک در ترکیب با کود شیمیایی بر رشد ذرت (Zea mays L.) در شوشتر
خالد
عیدی زاده
عبدالمجید
مهدوی دامغانی
حسین
صباحی
سعید
صوفی زاده
کودهای بیولوژیک از جمله نهادههای طبیعی هستند که میتوانند به عنوان مکمل یا جایگزین کودهای شیمیایی در کشاورزی پایدار به کار برده شوند. اثرات کود بیولوژیک نیتروژن و فسفر (نیتروکسین و کود میکروبی فسفاته) و کودهای شیمیایی بر شاخصهای رشد ذرت (Zea mays L.) در سال زراعی 87-1386 در شوشتر به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل تلفیق کاربرد کودهای بیولوژیک و شیمیایی در چهار سطح: 100% شیمیایی (A1)، 50% شیمیایی+ بیولوژیک (A2)، 25% شیمیایی+ بیولوژیک (A3) و فقط بیولوژیک (A4) بود. نتایج نشان داد کاربرد تلفیقی کودهای بیولوژیک با کود شیمیایی باعث افزایش ارتفاع گیاه، شاخص سطح برگ، تولید ماده خشک، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی، شاخص دوام سطح برگ و نسبت سطح برگ در مقایسه با کاربرد کودهای شیمیایی به تنهایی شد. ارتفاع گیاه در تیمار تلفیقی 50% شیمیایی+ بیولوژیک نسبت به سایر تیمارهای آزمایش بیشتر بود و بیشترین ارتفاع در 115 روز پس از کاشت در این تیمار (186 سانتیمتر) و کمترین آن در تیمار کاربرد کود شیمیایی به تنهایی (178 سانتیمتر) به دست آمد. حداکثر و حداقل شاخص سطح برگ در 71 روز پس از کاشت به ترتیب در تیمارهای 25% شیمیایی+ بیولوژیک (71/4) و بیولوژیک (3/2) مشاهده شد. همین روند در مورد تولید ماده خشک در 94 روز پس از کاشت (به ترتیب 37/20 و 48/12 تن در هکتار) میزان جذب خالص در 94 پس از کاشت (4/19 و 3/11 گرم در متر مربع) و سرعت رشد محصول در 71 روز پس از کاشت ( 8/44 و 5/26 گرم در متر مربع)مشاهده گردید.
باکتری های محرک رشد
شاخصهای رشد
فسفر
نیتروژن
2010
06
22
292
301
https://agry.um.ac.ir/article_27667_226028e15a827ed4118201c4eba2e3bc.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
اثر تاریخ کاشت و تراکم بوته برصفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد رقم دانه طلایی ذرت شیرین (L. Zea mays)
آتنا
رحمانی
سید مجید
نصراله الحسینی
سعید
خاوری خراسانی
به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و تراکم بوته بر صفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد ذرت شیرین(Zea mays.L var sc 403) رقم دانه طلایی آزمایشی در مرکز تحقیقات کشاورزی ومنابع طبیعی خراسان رضوی در سال زراعی 87- 1386 اجرا گردید. در این آزمایش تاریخ کاشت در سه سطح (25 خرداد ، 13 تیر و3 مرداد) به عنوان عامل اصلی و تراکم بوته در سه سطح (66600 ،83300 و111000 بوته در هکتار) به عنوان عامل فرعی به صورت طرح کرت های خرد شده با چهار تکرار در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان دادکه تاریخ های کاشت از نظر صفات مورد بررسی شامل ارتفاع بوته، ارتفاع بلال، تعداد برگ، تعداد برگ بالای بلال اصلی، قطر ساقه، عملکرد بلال بدون پوشش، عملکرد دانه قابل کنسرو، تعداد بلال در بوته، تعداد ردیف دانه، طول و قطر بلال، عمق دانه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت بلال و گیاه از نظر آماری تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند. بیشترین وکمترین عملکرد دانه قابل کنسرو به ترتیب متعلق به تاریخ های کاشت 25 خرداد و 3 مرداد با متوسط عملکرد 27/ 18 و 930/0 تن در هکتار می باشد. با تأخیر در کاشت، به دلیل کاهش طول دوره رشد گیاه، کاهش نسبی دمای محیط در اواخر دوره رشد و همچنین به دلیل کاهش شدت تشعشع و محدودیت فصل رشد و پرنشدن دانه، عملکرد دانه کاهش یافت. به علاوه تراکم های مختلف بوته در واحد سطح نیز منجر به بروز اختلاف معنی داری در صفات عملکرد بلال با پوشش، عملکرد بلال بدون پوشش و عملکرد علوفه تر گردید. بیشترین عملکرد دانه ( 862/ 8 تن در هکتار) متعلق به تراکم 111000بوته در هکتار بود و کمترین عملکرد دانه را تراکم66600 بوته در هکتار با متوسط 692/ 7 تن در هکتار به خود اختصاص داد. اثرات متقابل تاریخ کاشت در تراکم بوته فقط برای صفت شاخص برداشت گیاه معنی دار برآورد گردید. بنابراین تاریخ کاشت 25 خرداد با تراکم 111000 بوته در هکتار برای کشت تابستانه ذرت شیرین با تولید بیشترین و بهترین دانه قابل کنسرو به عنوان مناسبترین تیمار شناخته شد.
جمعیت گیاهی
کاشت
عملکرد دانه قابل کنسرو
2010
06
22
302
312
https://agry.um.ac.ir/article_27707_1aa5d1fe8ff9e814d7b08d6ced283a09.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
بررسی خصوصیات فیزیولوژیکی، مورفولوژیکی و عملکرد ارقام سویا (Glycine max L.) در نسبت های مختلف کشت مخلوط
میثم
نامداری
محمدعلی
بهدانی
غلامحسین
عرب
به منظور بررسی برخی صفات فیزیولوژیکی ارقام سویا (Glycine max L.) در کشت مخلوط، آزمایشی در مزرعه کشاورزی ایستگاه تحقیقاتی شهرستان قائم شهر (مازندران) در سال زراعی 88-1387 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. ارقام پاکوتاه ساری و پابلند 032 به ترتیب در نسبت های کاشت 0:4، 1:3، 2:2، 3:1 و 4:0 با تراکم 45 بوته در مترمربع با استفاده از روش جایگزینی کاشته شدند. نتایج تحقیق نشان داد که نسبت های مختلف کاشت اثر معنی داری بر توزیع غلاف در قسمت های مختلف ساقه اصلی و عملکرد دانه سویا داشتند. تعداد غلاف در یک سوم میانی ساقه اصلی در نسبت کاشت 2:2 به میزان 53 درصد بیشتر از کشت خالص رقم 032 (4:0) و در یک سوم فوقانی 56 درصد بیشتر از کشت خالص رقم ساری (0:4) بود. اثر نسبت های کاشت بر شاخص سطح برگ و وزن خشک کل ارقام سویا نیز معنی دار بود. نسبت های کاشت 2:2، 1:3 و 3:1 از شاخص سطح برگ و وزن خشک بیشتری در مقایسه با کشت خالص هر یک از ارقام سویا برخوردار بودند. همچنین نسبت های مختلف کشت مخلوط از نسبت برابری زمین بیشتری در مقایسه با کشت خالص هر یک از ارقام برخوردار بودند و در این بین نسبت کاشت 2:2 بیشترین عملکرد دانه را به میزان 4558 کیلوگرم در هکتار تولید کرد. این امر می تواند به علت افزایش شاخص سطح برگ و توزیع مناسب غلاف ها در ساختار کانوپی ایجاد شده باشد.
تعداد غلاف
شاخص سطح برگ
نسبت برابری زمین
2010
06
22
313
322
https://agry.um.ac.ir/article_27747_f5eb2cbe351dbdfb3705b2141f49c544.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
اثر تنش خشکی، اندازه و پوشش بنه بر خصوصیات مورفواکوفیزیولوژیکی زعفران (Crocus sativus L.) در شرایط گلخانه
مژگان
ثابت تیموری
محمد
کافی
زینب
اورسجی
کبری
اروجی
به منظور مطالعه اثرات تنش خشکی، پوشش بنه و وزن بنه بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی زعفران (Crocus sativus L.) ، آزمایشی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1387 صورت گرفت. تیمارهای آزمایش شامل چهار اندازه بنه (2-4 ، 4-6 ، 6-8 و 8-10گرم)، دو سطح خشکی (100 درصد ظرفیت زراعی و خشکی کامل) و دو سطح پوشش بنه (بنه حاوی پوشش و بنه فاقد پوشش) بودند که به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. صفات مورد بررسی شامل طول، تعداد، وزن تر و خشک ریشه و برگ، ضخامت و پهنای برگ، میزان کلروفیل برگ (اندازه گیری به روش شیمیایی)، میزان نسبی آب برگ و نشت الکترولیت بود. نتایج نشان داد که وزن تر و خشک، تعداد و طول ریشه و برگ در شرایط تنش خشکی بسیار کمتر از شرایط 100 ظرفیت زراعی بود. کلروفیلa و کلروفیلb در تنش خشکی کاهش بسیار معنی داری نشان دادند و نسبت کلروفیل(a) به کلروفیل(b ) معادل50درصد بود. تأثیر اندازه و پوشش بنه و بر همکنش تیمارها روی کلیه شاخص های مورد بررسی معنی دار بود. پوشش بنه در اندازه 8-10 گرم باعث افزایش نسبت کلروفیل(a) به کلروفیل(b) و تعداد برگ زعفران شد. درتنش خشکی میزان نسبی آب برگ، برای هردو تیمار پوشش بنه کاهش یافت. نتایج نشان داد که هرچه اندازه بنه بیشتر باشد تضمینی برای رشد بیشتر و بقاء گیاه زعفران درتنش خشکی خواهدبود.
کلروفیل (a)
کلروفیل b))
میزان نسبی آب برگ
نشت الکترولیت
وزن ریشه
2010
06
22
323
334
https://agry.um.ac.ir/article_27771_0092b54d7d3c434097b5f654351ea395.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
ارزیابی رشد و عملکرد هیبریدهای جدید سینگل کراس ذرت علوفه ای (Zea mays L.)
سعید
خاوری خراسانی
محمد
گلباشی
فرهاد
عزیزی
مریم
آشفته بیرگی
رضا
فاطمی
بمنظور ارزیابی و مقایسه هیبریدهای جدید ذرت علوفه ای (Zea mays L.) از نظر صفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای آن آزمایشی در سال زراعی 88-1387 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی اجرا شد. در این بررسی 18 هیبرید ذرت علوفه ای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار کشت شد و از نظر عملکرد علوفه و صفات وابسته مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین هیبریدهای مورد مطالعه از نظر وزن علوفه تر، وزن بلال و همچنین نسبت وزن بلال به وزن بیوماس هوایی (به عنوان یک شاخص کیفی علوفه) تفاوت معنی دار آماری وجود داشت (P≤0.05). مقایسه میانگین هیبریدها با روش آزمون چند دامنه ای دانکن نشان داد که رقم تجاریKSC700 (هیبرید 12) علیرغم دارا بودن بالاترین وزن علوفه تر (80/92 تن در هکتار) کیفیت علوفه مطلوبی نداشت. لیکن هیبرید شماره 3 (K3615/2× K47/2-2-1-3-3-1-1-1) با داشتن 31/85 تن علوفه تر، بیشترین وزن بلال (02/30 تن در هکتار) و بیشترین نسبت بلال به بیوماس هوایی (37/0) را به خود اختصاص داد. گرچه رقم شاهد تجاری KSC704 (هیبرید 15) از نظر وزن خشک ساقه و بلال و همچنین مساحت برگ بلال برتر از سایر هیبریدها بود، لیکن با اختلاف غیر معنی دار نسبت به برترین هیبرید به لحاظ عملکرد علوفه تر (96/83 تن در هکتار) و شاخص کیفی علوفه تر (33/0)، وضعیت بینابینی نسبت به سایر هیبریدها داشت.
رگرسیون گام به گام
صفات زراعی
مقایسه عملکرد علوفه
هیبرید
2010
06
22
335
342
https://agry.um.ac.ir/article_27810_394fbe5d266cca04a3fce5e1a150d779.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
تاثیر عوامل زراعی و خصوصیات خاک بر تنوع و ترکیب جامعه علفهرز مزارع گندم (Triticum aestivum L.) در شهرستان جاجرم
قربانعلی
رسام
ناصر
لطیفی
افشین
سلطانی
بهنام
کامکار
این مطالعه با هدف ارزیابی تأثیر عوامل محیطی بر تنوع و ترکیب جامعه علف هرز گندم (Triticum aestivum L.) شهرستان جاجرم در سال 1388 انجام گرفت. برای این منظور اطلاعات زراعی (مصرف علفکش، مقدار نیتروژن مصرفی و نوع محصول قبلی) و خصوصیات خاک (pH، بافت و مقدار فسفر خاک) 16 مزرعه گندم در این شهرستان جمع آوری شد. شاخص تنوع شانون، غنای گونهای و شاخص غالبیت سیمپسون به عنوان اجزای تنوع محاسبه شدند. مقایسه میانگینها نشان داد که مصرف علفکش در مقابل عدم مصرف آن، بافت سیلتی در قیاس با بافت لومی و کشت گندم متعاقب یکسال آیش نسبت به کشت آن بعد از خربزه سبب کاهش معنی دار غنای گونهای (92/4 در مقابل 12/7 ، 5 در مقابل 5/6 و 12/5 در مقابل 75/6 به ترتیب برای علفکش، بافت خاک و محصول قبلی) و شاخص شانون (08/1 در مقابل 6/1 ،1/1 در مقابل 48/1 و 19/1 در مقابل 49/1 به ترتیب برای علفکش، بافت خاک و محصول قبلی)، ولی افزایش شاخص سیمپسون (43/0 در مقابل 25/0 ،41/0 در مقابل 3/0 و 39/0 در مقابل 29/0 به ترتیب برای علفکش، بافت خاک و محصول قبلی ) گردید. بهکارگیری آنالیز رگرسیون حاکی از وجود رابطه خطی معکوس بین مقدار نیتروژن مصرفی با غنای گونهای و شاخص شانون (45/0=2r) بود. بین مقدار نیتروژن مصرفی و شاخص غالبیت سیمپسون رابطه خطی مثبت حاصل گردید (46/0=2r). غنای گونهای، شاخص شانون و شاخص سیمپسون به pH و مقدار فسفر خاک وابستگی معنیداری نشان ندادند. استفاده از آنالیز افزونگی منجر به ظاهر شدن الگوهایی در ترکیب جامعه گیاهی در پاسخ به عوامل محیطی گردید (001/0=p-value،03/4=F). مصرف علفکش بهعنوان عامل اصلی ایجاد تغییرات در ترکیب گونهای شناخته شد. در مزارع گندم با سابقه مصرف علفکش توفوردی و استفاده زیاد از کودهای نتیروژن کشیده برگها جامعه گیاهی غالب را تشکیل دادند. روش تقسیم بندی واریانس نشان داد عوامل زراعی در مقایسه با عوامل خاکی سهم بیشتری در تشریح تغییرات در ترکیب جامعه علف هرز دارا میباشند.
آنالیز افزونگی
شاخص تنوع شانون
علفکش
غنای گونهای
نیتروژن
2010
06
22
343
352
https://agry.um.ac.ir/article_27843_ebdbe671083b44d4af0ee1f21aac428f.pdf
بوم شناسی کشاورزی
بوم شناسی کشاورزی
2008-7713
2008-7713
1389
2
2
A field study on the effects of the herbicide Tribenuron methyl on biodiversity of wheat aphids (Homoptera: Aphididae) in Mashhad, NE Iran
حسین
صادقی نامقی
To identify the impacts of chemical control of weeds on wheat aphids community, a field experiment was conducted in a completely randomized design with two factors, each in three replicates in a 20-ha wheat field. The herbicide treatment used Tribenuron methyl, a broadleaf–selective herbicide and the control treatment not treated with herbicide. All other agricultural practices were the same for both treatments during the season. Standard weekly sampling of the aphids associated with aerial parts of wheat plants commenced a week after herbicide application and continued for seven weeks. Among the seven aphid species collected in this study, Sitobion avenae, Methopolophium dirhodum and, Schizaphis graminum were the most abundant species. After square root transformation and normality test, analyzing data showed greater number of aphids in herbicide treatment than in control, but this difference was not significant. However, whether these differences can be explained by differences in density and diversity of weeds needs tritrophic interaction studies: weeds-aphids and natural enemies of aphids.
?
2010
06
22
353
356
https://agry.um.ac.ir/article_27880_1ed85e07b83d9ee1b961c277bb44e1d0.pdf